top of page
  • Writer's pictureSajjad Sadeghi

تلخ

تلخ است گاهی نبات هم تلخ است گاهی فراموشی ممات هم تلخ است گاهی فرار تا به رسیدن، سعید نیست گاهی به سایه‌ای نرسیدن، بعید نیست گاهی میانِ داغِ تنش، چرخش از وفا تعبیر می‌شود به آتشِ چرخنده‌ی جفا گاهی مردد و در بندِ رفتنی نوزاده هم نمی‌شود سببِ هیچ رستنی.

4 views0 comments

Recent Posts

See All

نفسی برای ماندن نفسی به سوی مردن به یکی نفس بماندن به یکی نفس بمردن!

به تکرار دوری، به تکرار غم به تکرار صد واژه‌ی پر ز نم به تکرار رگهای بی خون شده به تکرار هر نبض مدفون شده به آغوش خیس از خیال غزل به تکرار جستن تو را از ازل به هر بانگ خسته ز حزن درون به آلاله‌ی خفته

این غم چو به بیرون بنماید همه زشت است زیبایی من در غم پنهان درون است چهره اگرم سرخ نماید نه حقیقی است این شعله ز آتشکده‌ی حزن درون است

bottom of page