Sajjad Sadeghi
«نقد فیلم سینمایی «اتاق تاریک
فیلم سینمایی «اتاق تاریک» به نویسندگی و کارگردانی روحالله حجازی را تماشا کردم. فیلمی با محوریت موضوع حساسی به نام سوء استفاده یا آزار جنسی کودکان. موضوعی که به یاد ندارم در سینمای ایران حداقل در مورد پسربچهها مطرح شده باشد. افسوس که موضوعی چنین مهم و حساس به خاطر شخصیتپردازی ضعیف و روایت بیرمق، هدر رفته بود. پیشینهی ارائه شده از هر شخصیت یا متکی به حرفهای آنها از هم در لابهلای دیالوگها بود یا چنان پرت که اصلاً کمکی به پیشبرد یا بسط داستان نمیکرد، مثل در آمریکا زیستن خواهر هاله یا وضعیت نامعلوم همایون (برادر هاله) یا سردی هاله با پدر و مادرش و شغل قبلیاش (مترجمی زبان فرانسه) پیش از کار فعلیاش به عنوان فروشنده. از گذشتهی مرد اصلی قصه (فرهاد با بازی ساعد سهیلی) و ازدواجش با زنی بزرگتر از خود (هاله با بازی ساره بیات) هم جز کُرد بودن و در کار خرید و فروش داروهای کمیاب بودن و در آخر اعترافی مبهم به اتفاقی در کودکی خود، چیزی با دیدن فیلم به من ارائه نشد که دلایل رفتارهای ناهنجار و آزاردهندهاش را بفهمم. از هاله جز عصبیت و بیثباتی روانی و لجبازی (تکرار شده در بسیاری از نقشهای ساره بیات) و کنایه و سرکوفت و پشیمانی از ازدواج با یکی کوچکتر از خود (بی آنکه دلیلش را بدانیم یا بفهمیم)، هیچ تصویری باورپذیر و برآمده از خود دنیای فیلم به من داده نشد. تصویر ارائه شده از دختر همسایه (پگاه) و مادرش هم آنقدر دم دستی و بیعمق بود که کارکردی جز کشدادن قصه نداشت.
تنها نقطهی مثبت فیلم (جدا از پرداخت به چنین موضوعی که البته قابل تحسین است)، بازی پسربچهی آن (امیر با بازی علیرضا میرسالاری) بود. فیلم با شک فرهاد در مورد آزار جنسی امیر شروع شد و با پنهان کردن آن از هاله و تلاش او برای کشف حقیقت توسط خودش ادامه یافت و با مطلع کردن هاله و شروع تحقیقات او و تشدید تنش عصبی میان فرهاد و هاله کاملاً به حاشیه رفت. در این میان، موضوع آدم فضایی و خیالپردازیهای امیر و تلاش برای انداختن خود از بالکن هم صرفاً ابزاری شدند بی خاصیت برای ایجاد مثلاً گره و تعلیق. پایان فیلم هم کلاً فیلم را تبدیل کرد به تکهپارهای سطحی و اغراقآمیز از نیش و کنایه و قضاوت و اشتباه و تهمت و بیادبی و شرمندگی و اعتراف و یک بیسرانجامی بیاثر و سرگردان و بدقواره. فیلم را در مجموع نپسندیدم.