Sajjad Sadeghi
ز یاد میبرم
به تکرار دوری، به تکرار غم
به تکرار صد واژهی پر ز نم
به تکرار رگهای بی خون شده به تکرار هر نبض مدفون شده
به آغوش خیس از خیال غزل به تکرار جستن تو را از ازل
به هر بانگ خسته ز حزن درون به آلالهی خفته در خوف و خون
به تکرار بی رونق هر نفس به تکرار کج نغمگی در قفس
به تکرار وزن و من و قافیه مثال شب و حیرت و بادیه
ز اندیشه و نام تو میروم چهل بگذراندم، دگر میبرم
ز یاد آنچه در روح من خط کشید مرا از بر و موطن و خانه چید