top of page
  • Writer's pictureSajjad Sadeghi

ز یاد می‌برم

به تکرار دوری، به تکرار غم

به تکرار صد واژه‌ی پر ز نم

به تکرار رگهای بی خون شده به تکرار هر نبض مدفون شده

به آغوش خیس از خیال غزل به تکرار جستن تو را از ازل

به هر بانگ خسته ز حزن درون به آلاله‌ی خفته در خوف و خون

به تکرار بی رونق هر نفس به تکرار کج نغمگی در قفس

به تکرار وزن و من و قافیه مثال شب و حیرت و بادیه

ز اندیشه و نام تو می‌روم چهل بگذراندم، دگر می‌برم

ز یاد آنچه در روح من خط کشید مرا از بر و موطن و خانه چید

6 views0 comments

Recent Posts

See All

در هر نفس

نفسی برای ماندن نفسی به سوی مردن به یکی نفس بماندن به یکی نفس بمردن!

آتشکده‌ی حزن درون

این غم چو به بیرون بنماید همه زشت است زیبایی من در غم پنهان درون است چهره اگرم سرخ نماید نه حقیقی است این شعله ز آتشکده‌ی حزن درون است

تو را نمی‌بینم

و من به هر که نظر می‌کنم تو را نمی‌بینم ز هیچ کس نگاهی به من نمی‌افتد نگاه مرده‌ات اما ز من نمی‌افتد زمین نمی‌افتد.

bottom of page